نقطه شروع

بعد از این که سایت قبلی با تمام نوشته هایش از دسترسم خارج شد -البته بهترین نوشته هایم را آنان که احساس می کردم ارزش نگه داشته شدن دارند در کانال تلگرامیم به آدرس @theblindtexts حفظ کرده ام- دست و دلم به نوشتن نمی رفت تا این که به قدری اتفاقات خوبی برایم افتاد که باز دلم خواست بنویسم.
نمی دانم دقیقاً اولین اتفاق حیرت انگیز و خارق العاده چه بود ولی چون یکی از مهم ترین هایش خواندن هشت جلد آن‌شرلی در فیدیبو بود و حتی شنیده ام که قرار است ضبط هم بشوند چند جمله ناب از این کتاب ها را که حین خواندنشان یادداشت کرده ام به عنوان نقطه شروع این مطلب برایتان بازنویسی می کنم.
آنی‌ نفس عمیقی‌ کشید و گفت: «چه روز باشکوهی‌! چقدر خوب است که در چنین روزی‌ زنده‌ایم! بیچاره آنهایی‌ که هنوز به دنیا نیامده‌اند؛ چون چنین روزی‌ را از دست دادند. البته ممکن است آنها هم در طول عمرشان روزهای‌ خوبی‌ داشته باشند، اما چنین روزی‌ هرگز تکرار نمی‌‌شود. و از همه بهتر این است که ما می‌‌توانیم از چنین راه زیبایی‌ به مدرسه برویم. این‌طور نیست؟»

منتشرشده در دسته‌بندی نشده | برچسب‌شده , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , | 4 دیدگاه